دیکتاتورها محکوم به سقوط هستند؛ چه ونزوئلا، چه ایران
نگارش: جاوید آذری
فروپاشی جامعه ونزوئلا تحت حکومت دیکتاتوری و سوسیالیستی نیکلاس مادورو ما را به یاد ایران تحت حکومت جمهوری اسلامی میاندازد.
خامنهای همچون نیکلاس مادورو ثروتاندوزی طایفه مافیایی خود و ایدئولوژی انقلابی استثمارگر را بر نیازهای مردم ایران ترجیح داده است. مثل ونزوئلا، ایران نیز با مشکل خاموشی، کمبود آب و مواد غذایی و فروپاشی نظم در برخی از نقاط کشور روبهرو است. و همچون نیکلاس مادورو، خامنهای از نیروهای شبهنظامی (در مورد ایران بسیج) برای ایجاد هراس در مردم استفاده میکند. ولی این دو چند تفاوت مهم نیز دارند.
اگر نیکلاس مادورو سقوط کند آمریکا میتواند از موفقیتها و شکستهای راهبرد خود و چگونگی کاربست آن در مورد ایران درس بگیرد.
همانطور که تظاهرات گسترده، اعتصابها و نافرمانیهای مدنی طی دهه گذشته نشان داده بسیاری از ایرانیان، همچون مردم ونزوئلا، برای خلاص شدن از حکومت دیکتاتوری آمادهاند و از حمایت و کمکهای آمریکا استقبال میکنند. هرچند اکنون ممکن است دشوار به نظر برسد ولی مسیر رسیدن به آیندهای که در آن اپوزیسیون دمکراتیک ایران و دوستان آمریکایی و بینالمللی آن میتوانند در به ثمر رساندن دمکراسی در ایران نقش مهمی ایفا کنند، هموار شده است.
مانع اصلی برای تغییر در ایران همواره نیروهای امنیتی بزرگ و کارآمد بوده و هست. خامنهای برای سپاه پاسداران، بسیج، نیروی انتظامی و سایر نهادهای رسمی و غیررسمی امنیتی و سرکوبگر میلیاردها دلار هزینه میکند. نیروهای حشدالشعبی و حزبالله لبنان نیز برای برقراری نظم به جنوب غربی ایران که اخیراً شاهد سیل ویرانگری بود اعزام شدهاند.
با وجود مقاومت مدنی گسترده، علی خامنهای توانسته است در سراسر ایران جو سرکوب را حاکم کند و با اتکا به قدرتی بیرحمانه حکومت خود را حفظ کند. نیکلاس مادورو ممکن است بیرحم باشد ولی رژیم خامنهای استاد وحشت و خشونت است. نهادهای بینالمللی از جمله سازمان ملل متحد نقض حقوق بشر طی چند دهه حکومت جمهوری اسلامی را به طور مفصل ثبت کردهاند.
اما مثل نیروهای مسلح ونزوئلا، گزارش میشود که در میان نیروهای مسلح ایران از جمله سپاه پاسداران و ارتش نارضایتیهای عمیقی وجود دارد و حتی حقوق پرسنل و سربازان را نمیتوانند پرداخت کنند. گزارش میشود که بسیاری از پرسنل ارتش غذای کافی ندارند و حتی بیخانمان هستند.
وضعیت سپاه همیشه بهتر شده، ولی تحریمهای شدید و همهجانبه علیه ایران به خاطر حمایت رژیم از تروریسم و سایر سیاستهای زیانبار آن، میتواند به نارضایتی گستردهای در صفوف سپاه و حتی در گارد ویژه خامنهای بیانجامد.
همانطور که «ناپدید شدن» سردار علیرضا اصغری در سال ۲۰۰۷ (که به اعتقاد بسیاری در واقع گریز او به خارج بود) نشان داد فرار فرماندهان ارشد نیروهای مسلح ایران نیز بعید نیست. هر چند مدتی طول کشید ولی در نهایت تعدادی از فرماندهان ارشد نیروهای مسلح ونزوئلا نیز به مخالفان پیوستند. در نتیجه اگر شرایط در ایران چنان وخیم شود که راه دیگری نداشته باشند فرماندهان ارشد خامنهای نیز او را رها خواهند کرد.
وبالاخره باید یادآوری کرد که ونزوئلا شانس آورده که خوان گوایدو، رئیس پارلمان و رهبر مخالفان حکومت را دارد. بیش از ۵۰ کشور جهان او را به عنوان رهبر مشروع و رئیسجمهور موقت به رسمیت شناختهاند. اين سیاستمدار جوان و جسور به مغز متفکر و رهبر معنوی قیام علیه دیکتاتوری نیکلاس مادورو بدل شده است.
ایران هنوز فردی مثل خوان گوایدو ندارد. ولی اپوزیسیون وسیعی دارد که به خوبی مرتبط است. ممکن است همیشه به صورت هماهنگ عمل نکند ولی با این وجود با اقدامات خود از مشروعیت حکومت خامنهای میکاهد. و در صفوف اپوزیسیون شخصیتها و گروههایی هستند که نقش بسیار مؤثری دارند مثل رضا پهلوی، مسیح علینژاد، گروه جدیدی با عنوان فرشگرد و تعداد بیشماری از فعالان حقوق زنان، فعالان محیط زیست، اتحادیههای کارگری، اتحادیه معلمان و حتی فعالان حقوق کشاورزان، رانندگان کامیون و همجنسگرایان.
آیتالله خامنهای هنوز نیرومند است. اسلحه در دست نیروهای اوست. ولی هر روز زنان در ایران از حجاب اجباری سرپیچی میکنند، مردم آنها را از آزار نیروی انتظامی نجات میدهند و مخالفان به صورت پراکنده بر علیه رژیم و به طرفداری از رضا پهلوی شعار میدهند. مردم ایران خواهان تغییر، انحلال کامل جمهوری اسلامی و جایگزینی آن با حکومت مطلوب خود هستند. این فقط میتواند از طریق یک همهپرسی سراسری و آزاد، انتخاب آزاد و یک قانون اساسی کاملاً جدید عملی شود. ولی ابتدا خامنهای باید برود.
وقتی مردم ایران دوباره به خیابانها بیایند دولت آمریکا باید به وضوح از اپوزیسیون دمکراتیک و نمایندگان آن حمایت کند. در عین حال همزمان با یافتن راههایی برای حمایت از مبارزه دمکراتیک مردم، دولت آمریکا باید راه را برای گریز مقامات رژیم و پیوستن به مخالفان باز بگذارد.
مردم ایران واکنشهای آمریکا به اعتراضات مردمی در سراسر جهان، از سودان و الجزایر گرفته تا ونزوئلا را با دقت دنبال میکنند. موفقیت در کسب دمکراسی برای ونزوئلا شور و امید مردم ایران به یک تحول مثبت را افزایش خواهد داد.
ولی دولت آمریکا در همسویی با نیروهایی که آینده ایران را رقم خواهند زد باید تردید کمتری نشان دهد. در صورت تضعیف کنترل خامنهای و سپاه پاسداران بر اوضاع کشور این نیروها با قدرت بیشتری وارد صحنه خواهند شد. آن لحظه هنوز فرا نرسیده ولی مسیر رسیدن به آن هموار شده است.